دوشنبه، ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
رتبهبندی کردن بهترین بازیهای اساسینز کرید بدون شک یک چالش بزرگ است. این سری از زمان عرضه اولین بازی در سال ۲۰۰۷، میزبان مجموعهای غنی و گسترده از عناوین فوقالعاده بوده و با احتساب تمام بازیهای اصلی و فرعی، به بیش از ۲۴ عنوان رسیده است و بازیهای جدیدی هم برای آینده در دست ساخت قرار دارند.
حتی اگر بخواهید فقط بازیهای اصلی این سری را به ترتیب تجربه کنید، با حداقل ۱۴ داستان متفاوت و دهها شخصیت نمادین روبرو خواهید شد که هر کدام حرفی برای گفتن دارند. از ماجراجوییهای Altair در سرزمین مقدس گرفته تا سهگانه فراموشنشدنی اتزیو و سفر به دنیاهای وسیع نقشآفرینی در نسخههای جدیدتر، هر کدام از این بازیها تجربهای منحصر به فرد ارائه دادهاند.
در این لیست بلندبالا، ما بیش از ۲۰ عنوان از بهترین بازیهای اساسینز کرید را از گذشته تا به امروز، از عناوین ساید-اسکرولر گرفته تا شاهکارهای جهانباز نسل حاضر، رتبهبندی کردهایم. البته این لیست با معرفی بازیهای جدیدی مثل Assassin's Creed Shadows یا عنوان مرموز Assassin's Creed Codename Hexe، قطعا در آینده دستخوش تغییر خواهد شد. اما تا آن زمان، فرصت خوبی است تا نگاهی دوباره به بهترینهای این فرنچایز محبوب بیندازیم.
پس بیایید شروع کنیم و ببینیم کدام بازیها در این رتبهبندی، جایگاه بالاتری را به خود اختصاص دادهاند و کدامها... خب، شاید بهتر است بگوییم، کمتر توانستهاند انتظارات را برآورده کنند.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
امتیاز متاکریتیک: ۷۱/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، PS4، Xbox 360، Xbox One، Switch
انتخاب این بازی برای شروع لیست کمی سخت بود، چون Freedom Cry در ابتدا به عنوان یک بسته الحاقی (DLC) برای Assassin's Creed 4: Black Flag متولد شد، اما جاهطلبیهای بزرگتری داشت و در نهایت به یک عنوان مستقل تبدیل گشت. با اینکه ساختار مبارزات و ماموریتهای جانبیاش آن را تقریبا از Black Flag جدانشدنی میکند، اما فقط به خاطر داستانش، شایسته یک تقدیر ویژه در ابتدای این لیست است.
در اینجا، آدِواله (Adewale)، برده سابق و دست راست ادوارد کنوی، در برابر بردهداران هائیتی و به نام آزادی میایستد و ثابت میکند که ماموریت اساسینها میتواند شکلهای مهم و متفاوتی به خود بگیرد. بازی Freedom Cry شما را به دل تجارت بیرحمانه برده میبرد و در به تصویر کشیدن این وحشیگری، هیچ ابایی ندارد. نمیتوانید حراج انسانها یا بردگان فراری را که بدون کمک شما کشته خواهند شد، نادیده بگیرید.
اما شاید مهمتر از همه، Freedom Cry نشان میدهد که چگونه آن بردگان و آزادگان هائیتی، خودشان شرکتکنندگان فعالی در مسیر آزادیشان هستند و به جای انتظار منفعلانه، با آدواله همکاری میکنند. از این نظر، Freedom Cry کاری را انجام میدهد که نه تنها مهم، بلکه حتی کاملا منحصر به فرد است و این شایسته تحسین است.
تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
امتیاز متاکریتیک: ۵۸/۱۰۰
پلتفرمها: Android، iOS، Nintendo DS
قبل از اینکه سهگانه اتزیو حتی در ذهن تیم توسعه AC جرقه بزند، Altaïr's Chronicles وجود داشت. این بازی که یک پیشدرآمد موبایلی برای نسخه اول اساسینز کرید محسوب میشود، Altair را در جستجوی یک شیء افسانهای به نام «جام مقدس» (The Chalice) در دنیایی سهبعدی و محدود نشان میدهد. راستش را بخواهید، این بازی از اول تا آخر یک فاجعه است!
سیستم مبارزات اساسینز کرید آنقدر سادهسازی شده و آب رفته که دیگر هیچ هیجان و چالشی ندارد. مکانها و ماموریتها به شدت تکراری و یکنواخت هستند. داستان بازی (به همراه یک رابطه عاشقانه اجباری و بیمزه) کاملا نخنما و کلیشهای است و دیالوگها هم به طرز فاجعهباری ضعیف نوشته شدهاند!
تنها نکتهای که شاید بتوان به عنوان یک نقطه قوت نصفه و نیمه برای Altaïr's Chronicles در نظر گرفت، جلوههای بصری آن است. طراحیهای محیطی (هرچند بیش از حد تکراری) نسبتا زیبا هستند و حداقل از نظر زیباییشناسی، بازی قابل تحمل است. اما این به هیچ وجه کافی نیست تا ضعفهای متعدد و متنوعش را جبران کند. با توجه به اینکه بازیهای موبایلی جدیدتر AC از نظر بصری بسیار پیشرفت کردهاند، بهتر است به توصیه نقد و بررسیهای قدیمی عمل کرده و از این یکی صرف نظر کنید.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
امتیاز متاکریتیک: ۶۹/۱۰۰
پلتفرمها: Android، iOS
بازی Assassin’s Creed Identity با این هدف برای iOS عرضه شد که بیشتر شبیه نسخههای اصلی کنسولی باشد، البته با چاشنی نقشآفرینی. داستان بازی در دوران رنسانس ایتالیا جریان دارد و Identity سعی میکند گیمپلی مخفیکاری و مبارزات نمادین سری را در قالبی کوچکتر و مناسب برای بازی کردن کوتاهتر بازسازی کند. اتزیو کنار گذاشته شده و به جای او، شخصیتهای قابل ساخت توسط بازیکن قرار گرفتهاند که هر کدام با استفاده از یک سیستم جالب تولید نام ایتالیایی، زنده میشوند!
متاسفانه، احتمالا بیشتر وقتتان را صرف بازی با همان سیستم تولید نام خواهید کرد تا خود بازی! Identity یک عنوان رایگان (Free-to-Play) است که شما را مدام برای از بین بردن یک هدف خاص، جمعآوری یک شیء یا اسکورت یک شخص، به این طرف و آن طرف میفرستد تا در ازای آن، امتیاز مهارتی کسب کنید که میتوانید صرف خرید لباس، تجهیزات و حرکات جدید نمایید.
کنترلهای بازی هم چندان دقیق نیستند و بیشتر اوقات به جای بالا رفتن از دیوارها، به آنها برخورد میکنید! حداقل لازم نیست نگران برخورد با جمعیت انبوه NPC ها باشید، چون خیابانها تقریبا خالی هستند و این وظیفه به بافتهای تخت و ساختمانهای جعبهای شکل سپرده شده تا کمی اتمسفر ایجاد کنند!
تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
امتیاز متاکریتیک: ۶۲/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، Xbox One
آخرین قسمت از سهگانه اسپینآفهای ساید-اسکرولر و مخفیکارانه یوبیسافت و استودیوی Climax، یعنی Chronicles: Russia، با الهام از پوسترهای تبلیغاتی قرن بیستم، به زیبایی طراحی شده، اما به طرز وحشتناکی سخت است!
ماجراجویی مخفیانه نیکولای اورلوف (Nikolai Orelov) در روسیهی سال ۱۹۱۸، در واقع مدرنترین ماجراجویی اساسینز کرید تا به امروز محسوب میشود. اورلوف، البته که هنوز یک اساسین است و خنجر مخفیاش را هم دارد، اما برای ایجاد تنوع، به یک تفنگ برای از بین بردن دشمنان از راه دور و یک وینچ برای باز کردن درها و گریلها و عبور مخفیانه مجهز شده است.
کارهای اساسینی رضایتبخش زیادی در این بازی برای انجام دادن وجود دارد، اما Chronicles: Russia موفق میشود با چند جهش فوقالعاده آزاردهنده (اگر تصمیم بگیرید کاری غیر از کشتن بیصدای دشمنان انجام دهید!)، به بدترین قسمت این سهگانه هنری تبدیل شود.
چند مرحله زماندار خستهکننده را هم به این ترکیب اضافه کنید تا ببینید چطور داستان جالب اساسینها، زیر بار تجربهای که انگار خوب به آن فکر نشده، دفن میشود. برخلاف Chronicles: China یا India که هر دو به نوبه خود ساید-اسکرولرهای مخفیکار سرگرمکنندهای بودند، این یکی فقط برای طرفداران دوآتشه فرقه برادری پیشنهاد میشود و نه همه.
تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
امتیاز متاکریتیک: ۶۹/۱۰۰
پلتفرمها: iOS، Nintendo DS
اگر فقط بازیهای موبایلی اساسینز کرید را تجربه کرده باشید، شاید فکر کنید که مشخصه اصلی این سری، پیشروی ساید-اسکرولر در راهروهایی پر از نگهبانان بیخبر (یا بهتر بگوییم، جنازههای آینده!) است. Assassin's Creed II: Discovery هم چندان کمکی به تغییر این تصور نمیکند.
شما در نقش اتزیو، ماموریتهای قتل مختلفی را برای مشتریان گوناگون انجام میدهید که همگی بیاهمیت و در نهایت فراموششدنی هستند. آنها فقط بهانهای هستند تا شما را وارد یک پلتفرمر دوبعدی کنند که اگر هوس کنید با تمام سرعت به دل دشمن بزنید و هر نگهبان نیمه ماهری را که میبینید نابود کنید، کمی هم شبیه بازیهای رانر بینهایت (Infinite Runner) میشود!
همانطور که در نقد و بررسیهای قدیمی Assassin's Creed II: Discovery اشاره شده، این یک بازی ساده است که عمق بیشتر عناوین اساسینز کرید را ندارد، اما کاری را که برایش طراحی شده، به خوبی انجام میدهد. Discovery با ارائه یک تجربه پلتفرمینگ روانتر و جالبتر نسبت به بازیهای همراه موبایلی، استاندارد بازیهای دوبعدی اساسینز کرید را در سال ۲۰۰۹ تعیین کرد.
اگرچه از آن زمان تاکنون، بازی برتر Chronicles: China جای آن را گرفته است، اما اگر بتوانید یک نسخه نینتندو DS آن را پیدا کنید، شاید هنوز هم ارزش یک بار بازی کردن را داشته باشد (چون یوبیسافت تمام ردپاهای نسخه موبایلی را پاک کرده است!).
تاریخ انتشار: ۲۰۰۹ (همزمان با AC2 و Discovery)
امتیاز متاکریتیک: ۶۳/۱۰۰
پلتفرمها: PSP (و بعدها روی پلتفرمهای دیگر هم به نوعی در دسترس قرار گرفت)
بازی Bloodlines که همزمان با Assassin's Creed 2 و Discovery و در یک حمله حسابشده به کیف پول گیمرها منتشر شد، داستان Altair را پس از وقایع بازی اول، روی کنسول دستی PSP ادامه میدهد. برخلاف عناوین دستی/موبایلی قبلی سری، Bloodlines سعی میکند ظاهر سهبعدی و گیمپلی آزاد نسخههای کنسولی را شبیهسازی کند. در مورد اولی، کارش را نسبتا خوب انجام میدهد و با جلوههای بصری واضح، شبیه یک بازی واقعی AC به نظر میرسد. اما وقتی نوبت به گیمپلی میرسد، Bloodlines تیرش به خطا میرود!
محیطهای کوچک بازی دائما شما را وارد مبارزات میکنند و سیستم مبارزه هم باعث میشود نبردها اغلب ناجور و بدقلق احساس شوند! به علاوه، با اینکه Bloodlines داستانی درگیرکننده دارد که به بدی Altaïr's Chronicles نیست، اما اغلب اوقات نمیتواند تاثیرگذار باشد و آنقدر قوی نیست که مبارزات ضعیف بازی را جبران کند.
تنها نقطه قوت بازی شاید ماریا باشد؛ همان همراه تیززبان Altair که طرفداران شاید او را از یک سکانس رویایی خاص به یاد داشته باشند که تعاملاتش با Altair، کمی به داستان جان و عمق میبخشد. اما متاسفانه، حتی او هم نمیتواند این محصول را نجات دهد.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
امتیاز متاکریتیک: ۶۳/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، Xbox One
قسمت دوم از مینیسری سهقسمتی Assassin's Creed Chronicles، یعنی Assassin's Creed Chronicles: India، اولین ورود این فرنچایز به سرزمینی بود که در آن زمان، «جواهر تاج امپراتوری بریتانیا» محسوب میشد. متاسفانه، شما فقط بخش محدودی از آن را خواهید دید، چون مسیر خطی و ۲.۵ بعدی شخصیت اصلی، ارباز (Arbaaz)، فضای زیادی برای گشتوگذار و اکتشاف باقی نمیگذارد. پسزمینههای زیبا و حس رضایتبخش حرکت، تا حدی این کمبود را جبران میکنند، اما اینها برای رفع دیگر مشکلات اساسی بازی کافی نیستند.
Chronicles: India شما را حتی برای تلاش برای ایجاد تنوع با مبارزه، مجازات میکند و با دادن امتیاز پایین خودکار یا حتی شکست کامل ماموریت، به استقبال تلاشهایتان میرود! و در بازیای که امتیازها مستقیما به آپگریدهای مهم گره خوردهاند، این بیشتر شبیه زورگویی است!
تلاشهای ناشیانه برای بالا بردن تنش، مثل مجبور کردن ارباز به دویدن آهستهتر از پنج دقیقه قبل بدون هیچ دلیل مشخصی، فقط به ناامیدی بیشتر منجر میشود و ریتم نامناسب بازی، آن را به طرز وحشتناکی کشدار میکند. این عنوان تقریبا در تمام جنبهها از نسخه قبلی خود، یعنی Chronicles: China، ضعیفتر عمل میکند و میتوانید با خیال راحت از روی آن بپرید!
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
امتیاز متاکریتیک: ۶۷/۱۰۰
پلتفرمها: Android، iOS، PC
اینکه یک مینیگیم از یکی از بازیهای قبلیتان را بردارید، کمی جمع و جورش کنید و به عنوان یک بازی مستقل منتشر نمایید، اعتماد به نفس زیادی میخواهد! اما یوبیسافت در اواخر سال ۲۰۱۳، سوار بر موج موفقیت عظیم Black Flag بود و نتیجهاش شد Assassin's Creed Pirates؛ یک بازی موبایلی که در واقع فقط همان بخش مبارزات دریایی Black Flag است که حالا میتوانید در حال قدم زدن هم بازیاش کنید!
Pirates سعی میکند یک بازی اساسینز کرید درست و حسابی هم باشد و داستانی دارد که شامل اساسینها، تمپلارها و ماشینهای زمان جادویی DNA میشود، اما همه اینها فقط ویترین هستند؛ شما ۹۹ درصد وقتتان را صرف شلیک گلوله توپ به سمت کشتیهای دیگر میکنید! اما طراحان این را میدانستند و به همین دلیل، اولویت را به مبارزات داده و اطمینان حاصل کردهاند که کنترل کشتیها با استفاده از ویژگیهای لمسی، ساده و طبیعی احساس شود.
Pirates در این لیست جایگاه پایینی دارد چون فقط یک جنبه از یک بازی دیگر اساسینز کرید است، اما آن جنبه آنقدر خوب طراحی شده که شایسته تقدیر است.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۲
امتیاز متاکریتیک: ۸۴/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، PS4، Xbox 360، Xbox One، Switch
همانطور که در نقد و بررسیهای قدیمی Assassin's Creed 3 هم اشاره شده، این بازی از بسیاری جهات یک «زمین آزمایش» بود. اولین اساسینز کرید بدون حضور اتزیو پس از پنج سال، اولین بازی که در یک طبیعت وحشی و پرجمعیت جریان داشت (مزارع ایتالیا حساب نیستند!) و اولین عنوانی که مبارزات دریایی (که بعدها به یکی از محبوبترین بخشهای سری تبدیل شد) را معرفی کرد.
AC3 کارهای زیادی را درست انجام میدهد؛ یک دنیای وسیع و قابل اکتشاف خلق میکند و به فرهنگ بومیان آمریکا با حساسیت برخورد میکند. اما متاسفانه، خیلی چیزهای دیگر، چیزهای اساسی و واضح، را به طرز بدی اشتباه انجام میدهد.
شخصیت اصلی، کانِر (Connor)، اغلب آنقدر گوشهگیر و ازخودراضی به نظر میرسد که همذاتپنداری با او سخت میشود و تعداد دفعاتی که او مجبور میشود پدران بنیانگذار نالایق آمریکا را نجات دهد، دیگر از یک جایی به بعد خندهدار میشود! بازی بخشهایی دارد که بر مخفیکاری تاکید میکنند، اما کنترلهای واقعی مخفیکاری ضعیف هستند و این بخشها بیشتر از اینکه سرگرمکننده باشند، آزاردهنده میشوند.
متاسفانه، کنترل کلی بازی در بهترین حالت ناجور و در بدترین حالت، غیرقابل بازی است و بهتر است اصلا درباره اینکه بالا رفتن از هر درخت دقیقا شبیه هم است، صحبت نکنیم! AC3 ایدههای خوب زیادی دارد، ساختوساز، کشتیها، یک اکوسیستم پویا، و در یک دوره زمانی جذاب جریان دارد، اما در نهایت ناامیدکننده ظاهر میشود. متاسفیم، کانر.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۲
امتیاز متاکریتیک: ۶۲/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، PS4، Xbox 360، Xbox One، Switch (در قالب ریمستر)
Assassin's Creed Liberation شاید حالا روی کنسولها هم در دسترس باشد، اما هنوز هم زخمهای دوران حضورش روی کنسول دستی ویتا (Vita) را با خود حمل میکند. مبارزات اَولین (Aveline)، شخصیت اصلی بازی، به اندازه برخی از قویترین عناوین اساسینز کرید روان و رضایتبخش است و ارائه داستان بازی به عنوان نسخه دستکاری شده وقایع توسط تمپلارها، یکی از هوشمندانهترین پیچشهای داستانی در دنیای اساسینز کرید است. اما همانطور که در نقد و بررسیهای قدیمی هم اشاره شده، نمیتوان از حس خفگی و کوچک بودن بازی، هم از نظر اندازه فیزیکی و هم از نظر خط داستانی، فرار کرد.
اوِلین، یک زن شگفتانگیز و شخصیتی جذاب با روحیهای قوی است، اما انگیزههای او هیچوقت به طور کامل مشخص نمیشوند و این موضوع در مورد دشمنانش هم صدق میکند. و با وجود تنها یک شهر اصلی، مقداری باتلاق در اطراف و یک معبد برای گشتوگذار، بازی آنطور که باید، شما را به اکتشاف دنیایش ترغیب نمیکند. در مجموع، Liberation دقیقا در میانه مقیاس کیفی اساسینز کرید قرار میگیرد: نه عالی، اما نه افتضاح، و برای طرفدارانی که به دنبال یک دوز دیگر از اساسینز کرید هستند، قابل قبول است.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
امتیاز متاکریتیک: ۷۲/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، PS4، Xbox 360، Xbox One، Switch
اگر اولین نگاهتان به Assassin's Creed Rogue بدون هیچ پیشزمینهای باشد، شاید فکر کنید این یک بسته الحاقی برای Black Flag است. راستش را بخواهید، خیلی هم دور از واقعیت نیست! داستان بازی درباره یک اساسین تبدیل شده به تمپلار به نام شِی کورمک (Shay Cormac) است و در بازه زمانی بین Black Flag و AC3 جریان دارد و به شدت از داراییهای Black Flag استفاده میکند. مبارزات دریایی تقریبا یکسان هستند، موسیقی و افکتهای صوتی به شدت شبیه هماند و شِی هم دقیقا مثل ادوارد میجنگد!
با توجه به اینکه سبک مبارزات و گشتوگذار Black Flag با انتشار Unity در حال کنار گذاشته شدن بود، برخی طرفداران از Rogue به عنوان یک بازگشت خوشایند به بهترین بخشهای Black Flag استقبال کردند و بازی هم کار فوقالعادهای در تکرار آن لحظات انجام میدهد. به علاوه، محیطهای جدیدی مثل قطب شمال و اضافات کوچکی به مبارزات دریایی، بدون تغییر زیاد در مکانیکهای اصلی، کمی به آنها جان تازهای بخشیدهاند. المان جالب معکوس شدن نقشها را هم اضافه کنید، جایی که شما دائما در خطر کشته شدن توسط اساسینها هستید، و Rogue قطعا هنوز هم شایسته نگاه تیزبین عقاب شماست!
تاریخ انتشار: ۲۰۰۷
امتیاز متاکریتیک: ۸۱/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، Xbox 360
بازیای که همهچیز از آن شروع شد، دیگر به اندازه ۱۸ سال پیش جذاب به نظر نمیرسد، اما هنوز هم کاملا از هم نپاشیده است! نسخه اول Assassin's Creed که در واقع یک نمایش فنی از چیزی بود که این فرنچایز میتوانست به آن تبدیل شود، یک کار اصلی به شما میدهد (حدس زدنش سخت نیست: قتل!) و از شما میخواهد آن را ده بار تکرار کنید، آن هم فقط با تکراریترین ماموریتهای جانبی برای ایجاد کمی تنوع!
بسیاری از چیزهایی که در زمان انتشارش باعث تحسین آن شد، حالا دیگر رنگ باختهاند؛ گرافیکها بهتر شدهاند و یوبیسافت کنترل بازیهای AC را آنقدر بهینه کرده که دیگر به اندازه قبل ناخواسته از دیوارها بالا نمیروید! اما چیزی که نسخه اول Assassin's Creed هنوز هم دارد، جایگاهی نزدیک به قلب این سری است: شما تمام اطلاعات ممکن را درباره هدفتان جمعآوری میکنید، نقشه قتل را میکشید و آن را اجرا میکنید.
ماموریتهای اصلی و مهم، از این نظر تنوع خوبی ارائه میدهند، چون هر هدف رفتار منحصر به فردی دارد که نیازمند یک رویکرد متفاوت است. بازی بسیار ساده و ابتدایی است و از آن زمان تاکنون، این فرمول به مراتب بهتر اجرا شده، اما هنوز هم کاملا بیربط و فراموششده نیست.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
امتیاز متاکریتیک: ۶۹/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، Xbox One
در ادامه سنت خوب ساید-اسکرولرهای AC، بازی Assassin's Creed Chronicles: China بهترین بخشهای آنها را به کمال رسانده و با قرض گرفتن ترفندهایی از یکی از بهترین بازیهای مخفیکاری تمام دوران، آنها را بهبود بخشیده است. مکانیکهای مخفیکاری به طور یکپارچه در بازی گنجانده شدهاند و طعم بسیار بیشتری به گیمپلی میدهند و بخشهای واقعی دویدن آزاد (Free-running)، اکشن شدید و خوشایندی ایجاد میکنند. یک سبک هنری زیبا را هم به این ترکیب اضافه کنید که بودجه کمتر بازی را به خوبی پنهان میکند، و Chronicles: China به راحتی به بهترین عنوان در میان کتابخانه نه چندان دوبعدی اساسینز کرید تبدیل میشود.
از طرف دیگر، مدت زمان کوتاه بازی و ساختار ابتدایی آن، اجازه گشتوگذار در حد و اندازههای یک اساسینز کرید عالی را به شما نمیدهد و کمبود تنوع بین محیطها باعث میشود دنیا به سرعت تکراری شود. به علاوه، داستان انتقام شخصیت اصلی، شائو جون (Shao Jun)، از نظر داستانسرایی عمیق و احساسی کمبود دارد و در عوض، بدون هیچ تعارفی، داستان مربیاش، یعنی اتزیو آدیتوره را تکرار میکند. اما همانطور که در نقد و بررسیهای قدیمی هم اشاره شده، این یک عنوان سرگرمکننده و چالشبرانگیز است که کیفیت عناوین کوچکتر سری را ارتقا داده و این فرمت را احیا میکند.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
امتیاز متاکریتیک: ۷۲/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، Xbox One
بیایید همین اول تکلیف را روشن کنیم: Assassin's Creed Unity مشکلات زیادی داشت! یک پروژه جاهطلبانه که قول داده بود مکانیکهای استاندارد مبارزه اساسینز کرید را متحول کرده و یک بخش چندنفره کاملا جدید از ابتدا بسازد، اما لقمه بزرگتر از دهانش برداشت و در زمان عرضه، یک فاجعه بدنام و پر از باگ بود. با این حال، با اینکه شاید این داستان در تاریخ بازیها به بدنامی زنده بماند، اما واقعا تمام داستان Unity این نیست.
پس از رفع باگهای هفته اول، ماجراهای اساسین انقلاب فرانسه، آرنو (Arno)، یک سفر زیبا و جاهطلبانه در پاریسی است که به طرز باورنکردنیای فوقالعاده از آب درآمده است. Unity علاوه بر اینکه زیبا بود و استاندارد گرافیکی را برای تمام اساسینز کریدهای بعدی بالا برد، سیستم قتل آن هم انقلابی بود و با تمرکز بر نقاط ضعف امنیتی محیط، فرصتهای جدیدی برای کشتارهای خلاقانه باز کرد.
به علاوه، چالشهای فکری در قالب معماهای قتل و حل معما ارائه میداد که بسیار پیچیدهتر و جالبتر از چیزی بود که AC در گذشته دیده بود. اگر تنها دستاورد Unity برای این سری، قابلیت کشتن یک نفر از پشت دیوار اتاق اعتراف و چند معمای جدی باشد، باز هم جایگاه محترمی در این لیست و امتیاز چهار ستارهای که در نقدها گرفت را به دست آورده است.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۱
امتیاز متاکریتیک: ۸۰/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، PS4، Xbox 360، Xbox One، Switch
یک بازی محبوب را انتخاب کنید، به احتمال زیاد شخصیت اصلی آن جایی بین ۱۵ تا ۳۵ سال سن دارد. انگار بعد از آن سن، شخصیتها میمیرند، چون احتمال اینکه در یک بازی با یک شخصیت اصلی مو نقرهای روبرو شوید، از دیدن یک اسب تکشاخ هم کمتر است! اتزیو آدیتوره نه تنها یک استثنا بر این قاعده است، بلکه به لطف داستان درخشان Assassin's Creed Revelations، بهترین هم هست.
بازی Revelations با ارائه یکی از عمیقترین و پختهترین داستانهایی که این سری تا به حال روایت کرده، استاندارد را برای تمام داستانهای اساسینز کرید پس از خود تعیین کرد.
البته، این درخشش در تمام بخشهای بازی احساس نمیشود. قسطنطنیه نسبتا بیروح و فراموششدنی است و مینیگیم دفاع از برج (Tower-defence) که به بخش تسخیر قلمرو اضافه شده، اساسا بدترین بخش بازی است. اما این فقط قدرت روایت Revelations را نشان میدهد که بر فداکاری و از دست دادن به شیوهای دردناک و صادقانه تمرکز میکند که همانقدر که قلب شما را میشکند، آن را راضی هم میکند. هم اتزیو و هم Altair، وداع عاشقانهای را که شایستهاش بودند، دریافت میکنند، چون Revelations میداند که در روایت نوع متفاوتی از داستان، قدرت نهفته است.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۰
امتیاز متاکریتیک: ۸۹/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، PS4، Xbox 360، Xbox One، Switch
روی کاغذ، Assassin's Creed Brotherhood شبیه یک فاجعه در انتظار وقوع به نظر میرسید! یک دنباله مستقیم و سریع برای Assassin's Creed 2 که حرکات شما را به یک شهر محدود کرده و تاکید کمتری بر داستان دارد. اما آن دسته از ما که خودمان را برای ناامیدی آماده کرده بودیم، با یک سورپرایز خوشایند روبرو شدیم؛ چون Brotherhood واقعا خوب بود. آنقدر خوب که چهره این سری را برای همیشه تغییر داد و مکانیکهای کاملا جدیدی را پیادهسازی کرد که سالها بر این سری تاثیر گذاشت.
دومین ماجراجویی اتزیو در رم شاید مکانهای متعدد نسخه قبلی را نداشته باشد، به جز یک بخش دلخراش در مونتریجیونی که هنوز هم نمیتوانیم فراموشش کنیم، اما این شهر، یک شهر اکتشافات بیپایان است. لانههای مخفی پر از اتمسفر زیر خیابانها قرار دارند و داوینچی هم گجتهای رنسانسی جیمز باندی سرگرمکنندهتری برای بازی کردن در اختیار شما قرار میدهد. Brotherhood حتی بخشهای احساسی داستان را برای افراد کنجکاو پنهان کرده و خود رم آنقدر متنوع است که هیچوقت احساس کمبود نخواهید کرد.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
امتیاز متاکریتیک: ۷۶/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، Xbox One
در دنیایی که استیمپانک تقریبا به یک ژانر مستقل تبدیل شده، لندن ویکتوریایی آنقدر مورد استفاده قرار گرفته که دیگر چیزی برای غافلگیری ندارد. با این حال، وقتی Assassin's Creed Syndicate در سال ۲۰۱۵ با کمی تاخیر به این مهمانی پیوست، با چنان سرگرمی و صداقت بیحد و حصری به گشتوگذار در این شهر پرداخت که سخت میشد عاشقش نشد! Syndicate یادش بود جایی که Unity با آن لبهای سفت و خشکش فراموش کرده بود، سرگرمکننده باشد و اطمینان حاصل میکند که فعالیتهای جانبی متعددش، ارزش پرت شدن حواس را داشته باشند.
چه در حال پرواز با یک زیپلاین ناگهانی از خنجر مخفیتان باشید یا در حال حل معماهای ماوراءالطبیعه با چارلز دیکنز، لندن ویکتوریایی هیچوقت کمتر از سرگرمکننده، وسیع و البته زیبا نیست.
قهرمانان دوقلوی جذاب بازی، ایوی و جیکوب فرای (Evie and Jacob Frye)، با کلکلهای بامزه و هوشمندانهشان که هرگز زننده یا آزاردهنده نمیشوند، به این لذت میافزایند. آنها شبیه آدمهای واقعیای هستند که دوست دارید باهاشان یک نوشیدنی بزنید. فقط شاید بهتر باشد هیچ شوخیای درباره تمپلارها نکنید! Syndicate بهترین بخشهای کل سری اساسینز کرید را زیر یک چتر فانتزی و شیک گرد هم آورده است.
تاریخ انتشار: ۲۰۲۳
امتیاز متاکریتیک: ۷۶/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، PS5، Xbox One، Xbox Series X|S
همانطور که در نقد و بررسیهای Assassin's Creed Mirage هم اشاره شده، این نسخه حس و حال نقشآفرینی گسترده بازیهای قبلی خود را کنار گذاشته تا سری را مستقیما به ریشههایش بازگرداند؛ در بازیای که هم جدید و هم نوستالژیک در نظر گرفته میشود. داستان بر بسیم (Basim)، شخصیتی که اولین بار در Valhalla ملاقاتش کردیم، تمرکز دارد و ماجراهای او را از یک دزد خیابانی تا تبدیل شدن به یک استاد اساسین پس از پیوستن به «نهانشدگان» (Hidden Ones) دنبال میکند.
تمام ابزارهای آشنا دوباره به بازی برگشتهاند، مثل بمبهای دودزا و چاقوهای پرتابی، و مخفیکاری اجتماعی هم با بازگشت به ویژگیهای قدیمیتری که در نسخههای اخیر کمتر برجسته بودند، حضور دارد.
Mirage یک ماجراجویی جذاب و متمرکزتر را در بغداد ارائه میدهد. مخفیکاری و پارکور در قلب تجربه بازی قرار دارند و این واقعا یک نامه عاشقانه به اساسینز کرید کلاسیک برای دوران مدرن است. در واقع، Mirage یکی از بهترین بازیهای اکشن و مخفیکاری است که میتوانید پیدا کنید.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
امتیاز متاکریتیک: ۸۸/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS3، PS4، Xbox 360، Xbox One، Switch
Assassin's Creed Black Flag درست پس از نسخه ناامیدکننده AC3 و زمانی که اعتماد به این سری در پایینترین سطح خود قرار داشت، از راه رسید. با جوی خصمانه روبرو بود و کمتر کسی باور داشت که یک بازی درباره دزدان دریایی اساسین بتواند موفق شود. و به سبک یک دزد دریایی واقعی، درها را با لگد باز کرد و تمام اجزای فرنچایز اساسینز کرید را برداشت و به طلا تبدیل نمود!
دزد دریایی کارائیب و اساسین، ادوارد کِنوَی (Edward Kenway)، یک شخصیت سرکش است که کاملا نوه خشک و بیروحش، کانر را در سایه قرار میدهد. تقریبا هیچ چیزی در سری اساسینز کرید وجود ندارد که این بازی یا آن را اختراع نکرده یا به طور اساسی بهبود نبخشیده باشد.
برخلاف تمام انتظارات، غنیترین دنیای بازی را که فرنچایز تا آن زمان دیده بود، تنوعی باورنکردنی از ماموریتهای اعتیادآور، مبارزات دریایی که ناگهان سرگرمکننده شده بودند، و یک موسیقی متن به طرز بیدردسری زیبا ارائه داد.
به علاوه، Black Flag فراتر از اصول اولیه بازیهای ویدیویی میرود، با یک دوره تاریخی که اغلب به اشتباه به تصویر کشیده شده، صادقانه برخورد میکند و ماهرانه داستان یک زمان، یک مکان و مردمی را روایت میکند که در نهایت به تباهی کشیده شدند.
این بازی استادانه ساخته شده، با صحنههایی مثل بالا و پایین رفتن دم نهنگها در موج اقیانوس، به طرز نفسگیری زیباست و ما هنوز هم سرودهای دریاییاش را زیر دوش زمزمه میکنیم!
تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
امتیاز متاکریتیک: ۹۰/۱۰۰
پلتفرمها: PC، Xbox 360، Xbox One، PS3، PS4، Switch
Assassin's Creed 2، جواهر درخشان قبلی در تاج فرقه برادری، بالاخره جایگاهش را به بازیهای دیگری داده است. اما چرا این بازی کلاسیک سال ۲۰۰۹ تا همین اواخر، قله فرانچایز باقی مانده بود؟ ساده است. همهچیز!
Assassin's Creed 2 مکانیکهای خشک و بیروح نسخه قبلی خود را گرفت و به آن جان بخشید. از لحظه تولد اتزیو (بله، شما باید از دکمههای دسته برای کنترل دستها و پاهای کوچک و تپلش استفاده کنید!) این بازی قلب، روح و دنیایی آنچنان باشکوه و وسیع ارائه میدهد که احساس میکنید واقعا در آن دوران در ایتالیا به دنیا آمدهاید و دارید در جهانی موازی زندگی خودتان را زندگی میکنید!
رنسانس باشکوه ایتالیا به زمین بازی شما تبدیل میشود و با روایت داستانی که به تدریج گسترش مییابد، Assassin's Creed 2 مدام اسباببازیهای جدیدی در اختیار شما قرار میدهد. جذابیت بیپایان اتزیو، دریایی از ماموریتهای اضافی که به دنیا غنا میبخشند، و حتی تلاش بیوقفه برای رسیدن به یک مونتریجیونی بینقص، همگی دست به دست هم دادهاند تا Assassin's Creed 2 به تمام آن چیزی تبدیل شود که این فرانچایز قولش را میدهد.
به علاوه، المانهای دنیای مدرن جایی هستند که شما واقعا با فرقه اساسینهای قرن بیست و یکم آشنا میشوید. شان هستینگز بدخلق با صداپیشگی دنی والاس وارد بازی میشود و مجموعهای از اتفاقات جذاب در زمان حال، زمینه را برای تمام بازیهای AC پس از آن فراهم میکند. خلاصه اینکه، شایسته امتیاز عالی در نقدهای پنج ستاره است.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
امتیاز متاکریتیک: ۸۱/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، Xbox One
سفر Assassin's Creed Origins در مصر باستان نه تنها یک داستان یا ریشهای برای فرقه برادری ارائه میدهد، بلکه دنیایی زیبا و آنچنان وسیع خلق میکند که هر قدم در آن به یک اندازه شانس پیدا کردن یک گنج پنهان جدید یا فقط یک شیر را دارد که واقعا میخواهد سر شما را بخورد! بایِک از سیوا (Bayek of Siwa)، اساسین جدید ما، و همسر به همان اندازه مرگبارش، آیا (Aya)، نوع جدیدی از قهرمان برای این فرنچایز هستند؛ با وجود تلاش خونینشان برای انتقام در سراسر مصر، به طرز عجیبی قابل همذاتپنداریاند.
و چه مصر باشکوهی! این کشور ستاره واقعی AC Origins است. هیچوقت یک حالت عکاسی (Photo Mode) اینقدر خوشایند نبوده است! اما Origins فقط یک چهره زیبا نیست. اساسینز کرید دکمه ریست بزرگ را محکم فشار داده است. مبارزات با حملات سبک و سنگین روی دکمههای شانه راست شما، کاملا احیا شدهاند. جاخالی دادن کلیدی است و شما باید با چنگ و دندان بجنگید تا زنده بمانید. سیستم لولآپ احیا شده به این معنی است که باید با احتیاط قدم بردارید تا به نبرد بعدی برسید.
سیستم ماموریت نقشآفرینی هم به بازی اضافه شده که به این معنی است که انتخابهای بیپایانی برای نحوه بازی کردن دارید. Origins تمام عوامل آزاردهنده اساسینز کریدهای قبلی را حذف کرده و همهچیز را درباره شما قرار داده است.
هر طور که دوست دارید بکشید، هر جا که میخواهید بروید، از هر دیواری بالا بروید، هر صندوق غنیمتی را پیدا کنید. اینجا هیچ محدودیتی وجود ندارد و ماموریتهای تعقیب و گریز به خوبی کنار گذاشته شدهاند. این یک اساسینز کرید جدید است، یک تکامل بینقص از هر چیزی که قبلا آمده و حتی یک المان جدید در دنیای مدرن دارد که باعث میشود شاید برایتان مهم باشد که بعدا چه اتفاقی میافتد.
تاریخ انتشار: ۲۰۲۵
امتیاز متاکریتیک: ۸۲/۱۰۰
پلتفرمها: PC، Xbox Series X|S، PS5
Assassin's Creed Shadows از طریق دو قهرمان اصلی خود، دو فانتزی متفاوت را ارائه میدهد؛ نائوئه شینوبی (Naoe) از مخفیکاری و حرکات سریع استفاده میکند، در حالی که یاسوکه سامورایی (Yasuke) بیشتر بر اکشن و قدرت متمرکز است. این موضوع باعث ایجاد تنوع و رویکردهای متفاوت در چیزی میشود که تا به امروز، صیقلخوردهترین و زیباترین جهانباز این سری است.
📌 مقاله پیشنهادی: ۱۰ ایستراگ مخفی بازی Assassin’s Creed Shadows که از وجودشان بیخبرید
بازی به طور موثری دوباره به ویژگیهای نقشآفرینی روی آورده و مهارتهایی برای باز کردن برای هر دو شخصیت، انتخابهایی برای انجام دادن، روابط عاشقانه، و مجموعهای غنی از شخصیسازی (هم از نظر زرهی که میتوانید بپوشید و هم پایگاهی که میتوانید بسازید و تزئین کنید) ارائه میدهد تا بتوانید سفر خودتان را شکل دهید. قلعههایی که در سراسر نقشه پراکنده شدهاند، یک چالش مخفیکاری رضایتبخش ارائه میدهند که بسیار جذابتر از حملات وایکینگهای Valhalla است و چیزهای زیادی برای دیدن و انجام دادن در برداشت یوبیسافت از ژاپن فئودال وجود دارد.
تنها جایی که Shadows واقعا کم میآورد، داستان آن است. با یک رویکرد غیرخطی به قتلها و کمی عدم ارتباط بین داستانهای هر دو قهرمان، داستان نمیتواند به یک نتیجه رضایتبخش برسد. اما این یک بازی نقشآفرینی است که چیزهای زیادی برای ارائه دارد و آب و هوا و فصول هم بعد جدیدی به تجربه مخفیکاری اضافه میکنند.
تاریخ انتشار: ۲۰۲۰
امتیاز متاکریتیک: ۸۰/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، PS5، Xbox One، Xbox Series X|S
همانطور که در نقد و بررسیهای Assassin’s Creed Valhalla هم اشاره شده، این بازی برای همه است! با تمرکز مجدد بر جنبه مخفیکارانهتر فرقه برادری از طریق یک کلبه واقعی «نهانشدگان» در اقامتگاه شما یعنی راونستورپ (Ravensthorpe)، قلب این سری را بازمیگرداند. اما به طرز معجزهآسایی، ماجراهای ایوور (Eivor) این کار را بدون از بین بردن تمام چیزهایی که ما درباره اساسینز کریدهای جدید دوست داریم، انجام میدهد.
داستان در سراسر این دنیای وسیع حیاتی است و هر کاری که اینجا انجام میدهید، واقعا احساس میشود که اهمیت دارد. چه تجربه رویدادهای کوچک و باشکوه جهانی باشد یا کوبیدن کشتی درازتان به ساحل قبل از غارت کردن تا جایی که دلتان میخواهد. این کمپین یک حماسه واقعی هم هست، پر از شخصیتهایی که چه بخواهید چه نخواهید، به قلب شما نفوذ میکنند و هر منطقه و ماجراجویی را به یک ریسک واقعی تبدیل میکنند.
📌 مقاله پیشنهادی: اساسینز کرید والهالا: همه چیز درباره وایکینگها و داستان بازی
توقف برای لذت بردن از مناظر، یک راه ایدهآل برای تمرین دادن دکمه اسکرینشات شما و قدردانی از جهانسازی باورنکردنی است، اما همچنین خودتان را برای ضربه احساسی بعدی، یعنی روایت این بازی، آماده کنید.
در این بازی قلمروهای اساطیری، کشورهای دیگر، سیستم مبارزه جدید و رضایتبخش و درخت مهارت وجود دارند. پیدا کردن جایگاه خود در انگلستان، یک صعود واقعی به سوی شکوه برای ایوور است و تقریبا حجم طاقتفرسایی از کارها برای انجام دادن وجود دارد.
اما لذت Assassin’s Creed Valhalla دقیقا در همین است. چه بخواهید ماهیگیری کنید، سوار بر پشت یک گرگ از مناظر لذت ببرید، زره ثور را شکار کنید یا حتی اکسکالیبور را، این دنیایی است که همهچیز به راحتی در آن جا میشود. سلاحهایتان را انتخاب کنید، چند هدف انتخاب کنید، آنها را شکار کنید و سپس فردا کاری کاملا متفاوت انجام دهید. Valhalla بیوقفه و به طرز وحشتناکی لذتبخش است.
تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
امتیاز متاکریتیک: ۸۳/۱۰۰
پلتفرمها: PC، PS4، Xbox One
هر چیزی را که درباره Assassin's Creed Origins در بالا گفتیم بخوانید، و سپس تصور کنید که همهچیز دوباره انجام شده، اما این بار در یونان باستان. به Assassin's Creed Odyssey خوش آمدید، ای همسفران پشتبامنورد! این بازی بازیکنان را به خیلی خیلی قبل، حتی پیش از اینکه «فرقه» (Order) اصلا وجود داشته باشد، میبرد و داستانی را از طریق دو قهرمان جدید روایت میکند (کاساندرا و الکسیوس). شما در همان ابتدای بازی انتخاب میکنید که در نقش کدام یک بازی کنید و سپس بقیه بازی بر اساس انتخابهای شما پیش میرود. و این را هم بدانید که قرار است انتخابهای زیادی انجام دهید! این بازی واقعا عظیم است!
اودیسه دنیایی است که پر از ماموریتهای جانبی و سرگرمیهای فراوان است و با هر کدام با همان کیفیت و ظرافت برخورد شده است. حتی یک ماموریت حوصلهسربر «این را بردار، آن را بیار» هم در کار نیست! فقط ساعتها کاتسین باشکوه، شخصیتهای فوقالعاده بهیادماندنی و کلی ماجرای عاشقانه.
مبارزات هم کلی تغییر کردهاند و برخی از ایرادات Origins را برطرف کرده و به جای آن یک درخت مهارتها و زرهها و سلاحهای قابل ارتقا/تغییر که شاید حتی بتوانند با Destiny 2: Forsaken رقابت کنند، ارائه دادهاند.
این شخصیسازیشدهترین اساسینز کرید تاریخ است و از هیچکدام از لحظاتی که صرف تغییر تجهیزاتتان در منوها میکنید، پشیمان نخواهید شد. از زمان The Witcher 3، هیچکس یک نقشآفرینی جهانباز با این عمق و درخشش نساخته بود. این واقعا اساسینز کرید نهایی و یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی است که تا به حال ساخته شده است.
و این هم از سفر طولانی ما در میان بهترین و بدترینهای سری اساسینز کرید! از کوچههای خاکی اولین نسخه و ماجراهای Altair گرفته تا شکوه رنسانس با اتزیو، از دریاهای کارائیب با ادوارد کنوی تا انقلاب فرانسه با آرنو، از مصر باستان با بایک تا یونان اساطیری با کاساندرا و الکسیوس، و از حملات وایکینگی با ایوور تا کوچههای بغداد با بسیم و ژاپن فئودال با نائوئه و یاسوکه... هر کدام از این بازیها، با تمام فراز و نشیبهایشان، بخشی از یک میراث بزرگ و فراموشنشدنی هستند.
رتبهبندی کردن این همه خاطره و تجربه، کار سادهای نیست و قطعا هر کدام از ما لیست محبوبهای خودمان را داریم. اما چیزی که اهمیت دارد، این است که سری اساسینز کرید با وجود تمام تغییرات و تحولاتش، همچنان زنده است، نفس میکشد و با هر نسخه جدید، سعی دارد ما را به گوشهای دیگر از تاریخ ببرد و داستانی تازه برایمان روایت کند.
شاید برخی از این بازیها در گذر زمان کمی رنگ باخته باشند، اما تاثیری که بر صنعت بازی و خاطرات ما گیمرها گذاشتهاند، انکارناپذیر است. حالا باید منتظر ماند و دید که آینده این فرقه محبوب و این نبرد بیپایان بین اساسینها و تمپلارها، ما را به کجا خواهد برد. یک چیز قطعی است: «هیچچیز حقیقت ندارد، همهچیز مجاز است.» و ما هم مثل همیشه، آماده پریدن از بلندترین برجها به دل ناشناختهها هستیم!
هژا با نینتندو و سگا دنیای گیم رو شناخت و الان هم کنار بازی های مدرن، هنوز گاهی به بازی های رترو سر می زنه. عاشق بازیای دارک و گاتیکه؛ چون به نظرش داستان های عمیق و شخصیتهای پیچیده به بازی ها عمق میدن. هژا معتقده که بازی ها پلی بین واقعیت و خیالن و آدما می تونن توی بازی ها برای لحظاتی از دنیای واقعی فاصله بگیرن و توی دنیایی خیالی غرق بشن.