دوشنبه، ۴ فروردین ۱۴۰۴
برای خلق یک بازی ویدیویی توسعهدهندگان، نویسندگان، برنامهنویسان و هنرمندان همگی باید دست به دست هم بدهند تا چیزی جدید خلق کنند. اما گاهی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود. یک خط کد اشتباه، یک تعامل فیزیکی عجیب یا حتی یک اتفاق کاملاً تصادفی میتواند به باگها و گلیچهایی منجر شود که گاهی خندهدار، گاهی عجیب و غریب، و گاهی حتی ترسناک هستند. از ماموتهایی که در آسمان اسکایریم پرواز میکنند تا شخصیتهای بیچهره اساسینز کرید که انگار از یک فیلم ترسناک فرار کردهاند. در این مقاله، به سراغ ۸ مورد از بامزهترین و معروفترین باگهای دنیای بازی میرویم، اشتباهاتی که بهجای خراب کردن تجربه بازی، آن را بهیادماندنیتر کردند!
بازی The Elder Scrolls V: Skyrim به باگها و گلیچهایش معروف است، و یکی از محبوبترین این گلیچها ماموتهایی هستند که بخاطر سایزشان قوانین فیزیک را زیر پا گذاشته و مثل بالنهای پشمی در آسمان روی سر شما شناور میشوند! این گلیچ آنقدر معروف و دوستداشتنی شد که حتی بتزدا در اپدیتهای بعدی بازی به آن اشاره کرد و به نوعی آن را به رسمیت شناخت.
گلیچ تاب که به تاب مرگ و توپ ماشین هم معروف است یکی از معروفترین گلیچهای Grand Theft Auto IV و همچنین کل سری Grand Theft Auto است. گیمرها کشف کردند که اگر ماشینی را روی یک تاب خاص در GTA IV برانید، موتور فیزیک بازی به طور عجیبی از کنترل خارج شده و خودروها را با سرعتهای دیوانهواری به آسمان پرتاب میکند. این تاب به زمین بازی گیمرها تبدیل شده.
Assassin’s Creed Unity بازی پر سروصدا و جاهطلبانه یوبی سافت وقت انتشار بدون مشکل نبود، اما معروفترین باگ بازی، NPCهای ترسناک و بیچهره بودند، کاراکترهایی که بافتهای صورتشان وجود نداشت و فقط چشمهای شناور و دندانهای خندان به جای مانده بود که بیشتر شبیه به یک سکانس از شخصیت منفی فیلم ترسناک بودند تا یک بازی ویدیویی.
بالا رفتن از نردبانها در دنیای Cyberpunk 2077 باید کار پیش پا افتادهای باشد، یک پا بعد پای دیگر. اما یک گلیچ در بازی باعث میشود که بازیکنان و NPCها با مشکلات زیادی در بالا رفتن از این نردبانها مواجه شوند، به طوری که به نظر میرسد نردبان هیچوقت تمام نمیشود و تا نهایت ادامه دارد.
مثلا یک بار یکی از پلیرها یک NPC را از نردبان به پایین پرتاب کرد و بعد دید که همان NPC سه بار از نردبان بالا میرود اما هرگز به انتهای آن نمیرسد!
خانم الاغی یک گلیچ با همین نام در بازی Red Dead Redemption است، جایی که بازی با هوش مصنوعی یک NPC با چهره یک الاغ ایجاد میکرد. این الاغ روی مدل یک شخصیت زن NPC ظاهر میشد و شما میتوانستید سوار این "خانم الاغ" شوید و سوار آن دور بزنید، در حالی که تمام صداهای یک الاغ واقعی را هم از خودش تولید میکرد!
خانم الاغی بعدا به یک ایستر اگ در بازی Red Dead Redemption 2 تبدیل شد.
سری Madden NFL یک نام شناختهشده در دنیای بازیهای فوتبالی است. این سری بازیها سعی میکنند تا حد امکان به واقعیت نزدیک باشند. با این حال، زمانی که کریستیان کیرکسی، بازیکن خطدفاعی Cleveland Browns، در بازی معرفی شد. به جای اینکه مثل مدل واقعیاش ۱۸۵ سانت قد داشته باشد، فقط ۳۰ سانتی متر بود و حتی از خود توپ فوتبال هم کوتاهتر بود. ولی کریستیان کیرکسی در دنیای واقعی این باگ را دوست داشت و توسعهدهندگان هم در نهایت تصمیم گرفتند آن را در بازی نگه دارند.
کریپرها در بازی سندباکس Minecraft کاملاً تبدیل به نماد این بازی شدهاند. اما وجود داشتن آنها فقط به خاطر یک اتفاق تصادفی است. در نسخه اولیه Minecraft، کریپرها اصلا وجود نداشتند. یک گلیچ باعث میشد ابعاد خوکها تغییر کند و به جای کوتاه و چاق، بلند و لاغر شوند. طراح اصلی بازی، ناچ (Notch)، این ابعاد جدید را دوست داشت که یک دشمن جدید طراحی کرد.
در فصل آخر بازی Heavy Rain، اگر بازیکنان سعی میکردند شخصیت اصلی، ایتن، پسرش شان را صدا کند، یک گلیچ فعال میشد و ایتن به طور مداوم نام "شان!" را فریاد میزد. این فریادها تا پایان فصل ادامه پیدا میکرد!
این گلیچ بخش پایانی بازی که قرار بود پرتنش و احساسی باشد، را خندهدار میکرد و آنقدر مورد تمسخر قرار گرفت که حتی افرادی که هرگز Heavy Rain بازی نکردهاند هم با آن آشنا هستند.
با اینکه توسعهدهندگان بازیهای ویدویی همیشه در تلاشاند تا باگها را برطرف کنند، این ایرادات تصادفی گاهی بازیها را غیرقابلپیشبینی و جذابتر میکنند و باعث میشوند بازی در خاطرهها بماند. چه یک آدم کوچولوی مشغول فوتبال بازی کردن باشد، چه یک خانم الاغی که میتوانید با آن در دشتهای وسیع دور بزنید، این باگها حالا تبدیل به بخشی از تاریخ بازیهای ویدیویی شدهاند.
تینا یه بچه خیالپرداز بود که وقتی با برادرش پای یه سیستم قدیمی نوبتی بازی میکردن، فهمید که بازیها بهترین پورتال ورود به جهانهای خیالیان. طرفدار کاراکترهای پیچیده، دیالوگهای عمیق و انتخابهای سخته و بازی مورد علاقهش Disco Elysiumه. غیر از اون عاشق ادبیات و نوشتنه، برای همین وقتی بازی نمیکنه، دربارهشون مینویسه.